درخشش حضور مردم در انتخابات و حمایت های مؤثر آنها از نظام جمهوری اسلامی در سایر عرصه ها از اساسی ترین دستاوردهای فعالیت احزاب و گروههای سیاسی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حزب تدبیر و توسعه ایران اسلامی، یادداشت مهدی جعفری کاکلکی فعال سیاسی و عضو حزب تدبیر و توسعه ایران اسلامی: جمله ی آزادی اندیشه و بیان جمله ای نیست که در تعریف و تحلیل آن سخنی نگفته یا نوشته نشده باشد.انسان براساس خلقت خود موجودی است که خواهان اختیار در عمل و بیان نظرات و انتقادات پیرامون موضوعات خود است و تقریباً یکی ازعلل وقوع انقلاب ها درجوامع مختلف کسب آزادی مشروع وقانونی برای اندیشه ها و بیان ها است.در جوامعی که نظام حکومتی حاکم براساس مردمسالاری وگفتگو بنیان گذاشته شده باشدتفکرجمع ومشارکت ملی حرف اول و آخر را در تعیین سرنوشت یک ملت می زند.
در جامعه ی ما یکی از اهداف والای انقلاب اسلامی کسب آزادی های مشروع و قانونی در حوزه ی اندیشه و بیان بود که عمده ی مسیر این آزادی در حوزه ی سیاست جامعه مشترک طی می شود.
در رژیم پهلوی به دلیل ساختار سلطنتی و موروثی قدرت تصمیم گیری و اعمال نفوذ در امورات جامعه فقط در حیطه ی افراد خاص که به درباریان معروف بودند ختم می شد و عملاً صحنه ی سیاسی واجتماعی جامعه ازمشارکت ملی واستفاده از اندیشه ها و بیان های دیگران بی بهره بود و حکومت پهلوی فقط بصورت نمایشی ادعای مردمسالاری می کرد؛ لذا نظام سلطنتی تبدیل به نظام سلطنتی –استبدادی گشت و صدای اندیشه ها و بیان ها در نخبگان و فعالین سیاسی خاموش شد.
پس از پیروزی انقلاب و با انسجام ملی در تثبت نظام جمهوری اسلامی نخبگان و فعالین سیاسی در قالب احزاب و گروههای سیاسی پا به عرصه ی فعالیت در حوزه های مختلف جامعه نهادند و چراغ روشنگری اندیشه ها و بیان ها به جامعه امید و وحدت ملی بخشید.
امروز شاهد آن هستیم که جامعه در برخورداری از اندیشه ها و بیان های نخبگان وفعالان حوزه های مختلف جامعه بسیار غنی و سطح فرهنگ اندیشه و بیان نسبت به چند دهه ی قبل رشد چشمگیری داشته است.
امروز احزاب و گروههای سیاسی در جامعه به عنوان نماد آزادی اندیشه و بیان در کنار مردم خود را مؤثر در تعیین سرنوشت خود و جامعه ی خود می دانند و از حاشیه به متن جامعه کشیده شده اند و این یعنی حکومت اندیشه و بیان برای اعتلای اهداف عالی جامعه که نقطه ی عطف در ساختار و تعاملات سیاسی نظام جمهوری اسلامی می باشد.
درخشش حضور مردم در انتخابات و حمایت های مؤثر آنها از نظام جمهوری اسلامی در سایر عرصه ها از اساسی ترین دستاوردهای فعالیت احزاب و گروههای سیاسی است.
در کنار آزادی اندیشه و بیان سیاسی؛ آنچه که به اندیشه ها و بیان ها ارزش و آنها را از انحراف و انحطاط باز می دارد تعهد به اخلاق سیاسی است.
کلمه ی اخلاق جزء کلماتی است که درتمامی حوزه های جامعه قابل تعریف وتعمیق بوده و سازنده ی بسترهای سالم برای فعالیت می باشد.
در تعریف اخلاق پژوهشگران اجتماعی و دینی تعاریف مختلفی را ارائه داده اند، ولی سیر مسیر آنها در بطن جامعه یکسان است.
اخلاق درتعریفی ساده وعام عبارت است ازتعهد به اصول انسانی واجتماعی و دوری نمودن ازناهنجاریهای مذموم اجتماعی.
شیوه ی اندیشه و بیان وتعاملات سیاسی بعنوان بخش عظیمی از تئوری و روابط و مناسبات اجتماعی داخلی و بین المللی و شاکله ی پیشبرد اهداف ملی باید در چارچوب معین تعریف شود.
بهترین چارچوب برای رویش اندیشه ها و بیان ها و هدایت تعاملات سیاسی اتکا واعمال اصول اخلاقی وانسانی در آنها است.
جدا ازنوع ایدئولوژی نظام سیاسی و رهبران آن اگر تعاملات سیاسی و اندیشه و بیان مرتبط با آن از اخلاق و شئونات انسانی تهی شود جنایات بزرگی بوقوع خواهد پیوست و جامعه ی انسانی هولناک بودن سیاست بدون اخلاق و انسانیت را بارها به چشم خود دیده است.
از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی احیای ارزشهای اخلاقی وانسانی در جامعه بوده است. همانطور که اشاره شد جامعه ی ما بدلیل بازبودن فضای باز برای فعالیت های سیاسی و گستردگی سلایق و علایق مختلف شاهد حضور پررنگ احزاب و گروههای سیاسی از جناح های مطرح در متن جامعه بوده که امری پسندیده و باعث امید و تکاپو است.احزاب وگروههای سیاسی طبق قانون اجازه ی حضوروارائه ی برنامه های خود برای اداره ی امور جامعه را دارند و می تواند براساس تشخیص مراجع ذی صلاح بصورت مکتوب در قالب مطبوعات و یا درفضای مجازی درقالب سایت و خبرگزاری ها به اطلاع رسانی و تبیین برنامه ها و ارائه گزارش از عملکرد خود بپردازند.
متأسفانه علی رغم دستاوردهای بزرگ سیاسی و اجتماعی در داخل و در صحنه های بین المللی ؛ درطی چند سال اخیر نیز شاهد رواج برخی بداخلاقی های سیاسی در داخل بوده ایم، بطوری که در برخی موارد سبب سوء استفاده ی اپوزیسیون نظام و تبلیغات منفی آنهاعلیه نظام و احزاب وگروههای سیاسی داخل شده است.
عمده ترین این بداخلاقی ها به سلایق جناحی و حزبی برمی گردد که بدلیل عدم وجود سعه ی صدر و صبر در یکی از طرفین یا هر دو؛ طرف مقابل مورد هجمه های زیادی از اتهامات و اهانت ها قرارگرفته است و متأسفانه برخی از سیاستمداران از ادامه ی بداخلاقی سیاسی واندیشه های غلط دست بر نمی دارند.
باید گفت؛ تمامی احزاب و گروههای سیاسی داخل چه از جناح اصلاح طلب و چه از جناح اصولگرا تماماً ریشه در ارزشهای والای فکری وعملی نظام جمهوری اسلامی دارند وخط و مشی تمامی آنها خدمت و حفظ نظام ازگزند دشمنان قسم خورده است.
امروز دشمنان نظام منتظر وقوع هر نوع فتنه و دشمنی بین احزاب وگروههای سیاسی وایجاد دو دستگی بین آنها ومردم هستند و تا اکنون نیز برای نیل به اهدف شوم خود به هر اقدام ننگینی از تبلیغات مسموم رسانه ای گرفته تا ترور فیزیکی و شخصیتی دست زده اند.
درمرام و شئونات سیاسی تندرروی و خروج از خطوط ارزش های فکری و اخلاقی درهر حزب و جناحی عملی غیر قابل دفاع و مذموم بوده و نمی توان از آن به نام دلسوزی برای نظام و جامعه نام برد؛زیرا کمترین اثرمخرب آن تشویش اذهان عمومی، سیاست زدگی دربدنه ی سیاسی جامعه، بدبینی به دستاوردهای ملی و سیاسی و خاموش کردن اندیشه ها و بیان های روشن است.
برعکس دلسوزان واقعی کسانی هستند که در هرحزب وجناح سیاسی با حفظ میانه روی و منطق گرایی از خطوط قرمز اخلاقی خارج نشده و با برنامه های عقلانی وجامع برای اعتلای اهداف عالی نظام و اصلاح نقص ها تلاش می کنند.
در شرایط کنونی که کشوردچار برخی مشکلات اقتصادی ناشی از شیوه ی مدیریت و تحریم های غرب و آمریکا شده است باید نقش احزاب و گروههای سیاسی از هر جناح سیاسی جهت تزریق روحیه ی امید و پویایی و ایجاد وحدت ملی در میان اقشار جامعه نسبتبه گذشته پررنگ تر باشد و به اندیشه ها و بیان ها برای برون رفت از شرایط فعلی وحدت ببخشند.
امروزبا توجه به مشکلات موجود و تبلیغات مسموم رسانه ای و انتخابات پیش رو در سال ۱۴۰۰، دشمن با تمام قوا اینگونه در حال القاء و تزریق ناامیدی و نارضایتی درون جامعه است که بگوید نظام سیاسی و اقتصادی موجود قادر به ادامه کار نبوده و تنها راه نجات ملت ایران سازش بی قید وشرط و توسل جستن به غرب و آمریکا است.
هیچ حزب و گروه سیاسی ازهرجناح سیاسی نباید فراموش کند رمز پایداری و پیشرفت اتکا به ملت و توانمندی های داخلی است و بارها در برهه های مختلف ثابت کرده ایم که در تمامی عرصه های داخلی و بین المللی قادر هستیم که به قله های تعالی وعزت دست پیدا کنیم. آنچه که سبب حاشیه رفتن سرمایه ها و خود باختگی می شود نادیده گرفتن خود و رواج بداخلاقی ها و محافظه کاری ها و انحراف در اندیشیدن و بیان کردن است.