به بهانه روز خبرنگار
پس اينكه خبر نگار كيست .ودر كجاي هرم در(( منزلت وقدرت وثروت كشور قرار دارد ؟ وخبرچيست وجاي آن در هرم نيازهاي معنوي ومادي جامعه كجاست )) اگر چه پرسش هايي بي زمان وبي مكان هستند اما دراين روز بيشتر ديده مي شوند.
کد خبر: ۲۷۳۲۵۱
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۴ 07 August 2016
جعفر سلطانیان تابناک ایلام::خطاب اين عبارت به خبرنگاران وروزنامه نگاران ونويسندگان وپژوهشگراني است كه روايتگر واقعيت هاي جامعه هستند ، قشري كه هموراه مطالعه گر آزادي وقلم بوده ودغدغه اي جر عدالت، شفافيت وراستگويي ندارند جريان زنده اطلاعات با تكيه برصداقت ، صراحت وشجاعت خبر نگاران درشريان هاي حياتي جامعه به گردش در مي آيد وشناخت وآگاهي اهل زمان را افزون تر مي كند.دراين ميان خبر نگاران قاصدان امين وراويان صديق اخبارند كه بي قرار برمدار رويدادها وحوادث مي كاوند تا جان هاي تشنه دانستن سيراب شوند.

پس اينكه خبر نگار كيست .ودر كجاي هرم در(( منزلت وقدرت وثروت كشور قرار دارد ؟ وخبرچيست وجاي آن در هرم نيازهاي معنوي ومادي جامعه كجاست )) اگر چه پرسش هايي بي زمان وبي مكان هستند اما دراين روز بيشتر ديده مي شوند.

در نگاه جامعه شناسانه خبر را(( گزارش بي طرفانه ، دقيق و درعين حال صحيح وعيني از رويدادهاي مختلف )) مي دانند.اين دونگاه دريك جا كه جاي معتبر خبر نگاردرجامعه است .به هم مي رسند:آنكه در پي خبر به مشابه ((حق اجتماعي)) مي دود ومي داند ومي تواند به انعكاس آن با ارزش هايي از جنس بي طرفي ، دقت وعينيت بپردازد ، ((خبرنگار))است وبه اين اعتبار اگر خبر از جمله نيازهاي واقعي جامعه به شمار آيد -مثل نياز به نان شب ونياز به دانستن واگر قدر خبرنگار راهم خود وهم ديگران بدانند سلامت اجتماعي وفرهنگي وسياسي كشور وضعيتي به سامان تر مي يابد

جامعه ((بي خبر )) ويا ((بدخبر)) جامعه اي بيمار وبد قواره است ، جامعه كه حساسيت خود را نسبت به خبر از دست بدهد وخبر درآن مدام دستكاري مي گردد. ويا بي خبرنگاه داشته شود ، مانند انساني كه سلسه اعصابش از كار مي افتد يا روي اعصابش راه مي روند.سراز انفعال واضطراب در مي آورد.

انسان سالم ، اعصاب سالم دارد وجامعه سالم هم نظام اطلاع رساني سالم .پس انتظار است براي جامعه بدون تلاش براي افزودن برداشته ها وكاستن از نداشته ها جزئي وخبر نگار بيهوده است .خبر نگاري انگيزه ودغدغه ، آزادي وامنيت وآموزش مهارت و رفاه و رضايت شغلي مي خواهد.

خبر نگاري كار دل است نه كار گل ، فن است نه تفنن ، خطير است نه خطر بار اگر نظام مديريت سياسي وقضايي وتقنيني كشور ونظام حقوقي وحرفه اي وصنفي رسانه اي ودست اندر كاران عالم ارتباطات به اين تعاريف نزديك شدند وخبر نگاران داشته ها ونداشته هاي خود را با اين ميزان وزن كردند مي توان اميد بست كه (( حق اجتماعي ))((حق خبر )) ((حق خبر نگار )) به رسميت شناخته شده است ودر پايان به وضعيت روزنامه نگاري در ايران مي پردازيم :كسي باري با خود مي برد داروغه از راه رسيد وتركه اي بر آن بار زد پرسيد در اين بار چه چيزي هست ؟ صاحب بار پاسخ داد اگر ضربه اي ديگر بزني ديگر چيزي ندارم .چرا كه آن بار شيشه بود. شايد اين حكايت بيش از هر گفتاري ديگري بيانگر وضعيت روزنامه نگاري در ايران باشد . زيرا

1-موسسات رسانه اي وناشران روزنامه ها به جزموارد محدود- از استقلال مالي وتوان اقتصادي لازم برخودارنيستند. ضعف اقتصادي اين روزنامه ها اثري مستقيم بر معيشت وتوان حرفه اي روزنامه نگاران گذاشته حتي موجبات ضعف رقابت بين روزنامه ها را فراهم آورده است .علاوه بر اين روزنامه نگاران ايراني از امكانات حرفه اي در قياس با همتايان منطقه اي خود برخو دار نيستند .

2- كثرت رسانه ها نه تنها موجب رشد وتقويت اقبال مخاطبان نشده است بلكه برعكس به دليل آنكه عمده روزنامه ها به دلايل پيش گفته توان توليد فكر ،‌محتوا، وخبر وساير نيازمندي هاي مخاطب را ندارند، در مسير تكرار توليدات ديگران مي افتند در نتيجه اعتماد مخاطبان خود را از دست مي دهند.

3- با اين كه روزنامه ها گرده اي نحيف و لاغر دارند اما فهرست انتظارات مسئولان ونخبگان حزبي وسياسي از آن پرشمارند وفربه است .

با اين كه انتظار مي رود به قول معروف (( چه خوش بي مهربوني هر دو سربي كه يك سر مهربوني درد سربي )) اما روزنامه ها درايران غير از دغدغه هاي مربوط به رسانه داري بايد نگراني هاي ديگر هم داشته باشندكه شرح را برآنها سخت وتنگ مي كند .

درمقابل خطا واشتباهات رسانه اي كمتر شاهد شكيبايي وحسن نظر مردم بوده ايم . شايد رسانه در ايران تنها نهادي باشد كه هزينه خطا يك عضو آن را همه اعضا مي پردازند. هيچ تشويقي نيست اما اگر اشتباهي صورت گيرد همه مجازات مي شوند .

خب اگر در چنين شرايطي كسي پيدا شود از روزنامه نگاران بپرسد بارت چيست ، پاسخ چه خواهدبود؟ روايت روزنامه نگاران اگر چه گاه تلخ است اما با نا اميدي ميانه اي ندارد. اگر كسي از لهجه رسانه ها برآشفته ونگران ونااميد شود با تلخي سهمگين واقعيت ها چگونه كنار خواهد آمد ؟ در كابين اهل قدرت ، اين را از قول خبر نگاران بايد نوشت كه واقعيت ها از آنچه درآينه رسانه ها مي بينيد به شما نزديك ترند. اين تازه حكايت آن جماعت از اهل قدرت است كه با روزنامه ها قهر نيستند وكما بيش به خبر نگاه مي كنند. حساب صاحب قدرتاني كه از اساس با نهاد خبر وسازمان وروزنامه نامهربانند حسابي جدا است . در گوش اين طايفه از سياستمداران هم اين گفته فيلسوف ايده آليست آلماني را بخوانيد كه روزنامه انجيل انسان مدرن است و روزنامه خواندن در حكم يك نيايش صبحگاهي است .

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار