دو جریان اصلی سیاسی ایران، آینده خود را بر اساس افراد و رای آوری آنها ترسیم می‌کنند و انگار نگاه حزبی و جریانی به فضای سیاسی کشور ندارند.
کد خبر: ۲۴۶۹۲۸
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۴ 16 June 2016
عصر ایران؛ مصطفی داننده- این روزها در سپهر سیاست ایران نام‌های زیادی را می‌‍‌شنوید که از آنها به عنوان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یاد می‌‌کنند. روحانی، احمدی نژاد، قالیباف، جلیلی، مصباحی مقدم، زاکانی، عارف و .... این اسامی نشان می‌دهد که جریان‌های سیاسی ایران هنوز درگیر افراد هستند و نتوانستند از فرد گرایی خود را جدا کنند.

وقتی اصول‌گرایان روزی از روحانی حرف می‌زنند و دگر روز از احمدی نژاد می‌گویند و ناگهان مصباحی مقدم می‌آید و اعلام می‌کند که نامزد انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود و یا از آن سو بخشی اصلاح طلبان از روحانی حمایت می‌کنند و عده‌ای دیگر از عبور از دوران روحانی حرف می‌زنند. بیانگر این معناست که دو جریان اصلی سیاسی ایران، آینده خود را بر اساس افراد و رای آوری آنها ترسیم می‌کنند و هیچ نگاه حزبی و جریانی به فضای سیاسی کشور ندارند. 

فردگرایی؛ سم مهلک این‌ سال‌های سپهر سیاست ایران

اگر این دو جریان سیاسی می‌توانستند بر اساس نگاه حزبی فعالیت کنند، امروز نه دغدغه رای آوری داشتند نه دغدغه نامزد مطلوب. اگر ساختار حزبی در ایران شکل می‌گرفت قطعا ما شاهد این درهم‌ریختگی سیاسی در جامعه نبودیم. این گروه‌ها به دلیل عدم وجود ساختار تشکیلاتی نتوانستند سبد رای ثابتی را برای خود پیدا کنند و در هر انتخابات مجبور هستند به واسطه نامزدهای جذاب نه شعارهای انتخاباتی به قدرت برسند.

آنها برای اینکه بتوانند به ریاست جمهوری راه پیدا کنند یا اکثریت مجلس را به دست بیاورند مجبور هستند از افرادی استفاده کنند که ممکن است از نظر سیاسی با آنها اختلاف داشته باشند ولی به دلیل رای آوری در فهرست قرار می‌گیرد. یکی از نمونه‌های بارز این معنا محمود احمدی نژاد است. احمدی نژاد با نام اصول‌گرایی به انتخابات ریاست جمهوری آمد اما بعد از آن با این جریان زاویه پیدا کرد و اعلام داشت که خود به تنهایی توانسته است رای مردم را به خود اختصاص دهد. احمدی نژاد حتی بعد از انتخابات سال 88 اعلام کرد که نه تنها وابسته به اصول‌گرایان نیست بلکه جریان تازه‌ای را نیز شکل می‌دهد و در برابر دو جریان معروف سیاسی ایران فعالیت خواهد کرد.

در جریان اصلاحات هم همین است. آنها به دلیل رای آوری بیشتر حسن روحانی که سابقه اصول‌گرایی را در کارنامه خود داشت تصمیم گرفتند از محمد رضا عارف معاون اول دولت اصلاحات چشم پوشی کنند و روحانی را به عنوان نامزد نهایی خود معرفی کنند.ضمن این که با مانع بزرگ رد صلاحیت چهره های مطلوب خود نیز رو به رو هستند.

همین فرد گرایی باعث شده است تا مسئولین به مردم و جریان‌های سیاسی خود پاسخ‌گو نباشند. این عدم تحزب گرایی در ایران باعث شده است تا مواضع سیاسی سیاستمداران روشن نباشد و هر بار ما شاهد مواضع متناقضی از سوی آنها باشیم. همین باعث می‌شود این فضا بر روی رسانه‌ها و مردم نیز تاثیر بگذارد و آنها به جای بررسی جریانی مسائل سیاسی، به افراد و رفتار آنها توجه کنند و اشتباه یک فرد را به نام جریان یا جریان را به نام فرد بزنند.

بهتر است جریان‌های سیاسی از همین امروز به جای اینکه به دنبال این باشند که مثلا با معرفی احمدی نژاد، روحانی را شکست دهند یا با حمایت از روحانی باعث شوند، احمدی نژاد و یا جلیلی به ریاست جمهوری برسند، به دنبال تشکیل یک ساختار سیاسی قدرتمند باشند که بتوانند یک سبد رای قابل توجه را شکل بدهند. به نظر می‌رسد سم مهلک این روزها سپهر سیاست ایران فرد گرایی است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار