کشوری که شعار محوری سالش پس از تبیین در زوایای اقتصاد است و امسال به شعار "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" رسیده است باید با همه وجود به تدبیر و عمل برخیزند تا هم به چشم انداز سند نزدیک شویم و هم خود را برای رفتن جهادگونه آماده کنیم و بدانیم رفتن به مقصد های دور و پرواز در افق های بلند گام های توانا، هدفمند شده و بال های توانمند و توان پرواز طولانی میطلبد.
مقصد که مشخص و راه که آغاز شد، همه امکانات، همه توان ها، همه فرصت ها باید و باید و باید در خدمت رسیدن به هدف به کار گرفته شود. بر این اساس می توان همه برنامه ها را نقد کرد، هدف گذاری ها را عیار سنجید و گاه حتی یقه هم گرفت از کسانی که همراه نیستند و جدا از سمفونی، ساز خود را می نوازند.
به باور این قلم، بحث کار و کارگر و برنامه هایی که به این قشر برمی گردد، چندان با سند چشم انداز هم افق نیست و نمی تواند همه توان قشر مولد را در خدمت هدف از قوه به فعل تبدیل کند. قوانین سلیقه ای، قراردادهای موقت، کارگران روزمزد و بی سامان، رعایت نشدن حقوق کارگران و حقوق کار، تعطیلی کارگاه ها، عقب افتادن چندین و چند ماهه حقوق کارگران، بمباران بازار با کالاهای بی کیفیت خارجی و مخصوصا چینی که به قیمت سنگین و تلخ مرگ بازار کار تمام می شود، قاچاق کالاهای جورواجور که اندک رمق صنایع را هم به صفر می رساند و... همه نشانه های این واقعیت است که ما در بخش کار تکاپوی لازم را برای رسیدن به افق ۱۴۰۴ نداریم و الا برنامه ها، هدف گذاری ها و هر آن چه بر کاغذ می رود باید به عمل در می آمد و در خدمت شکوفا کردن استعداد کارگران قرار می گرفت و همه تصمیم سازان و تصمیم گیران هر چه هنر داشتند به کار میبستند تا «هنر کارگر» را به صنعت تبدیل کنند اما اگر امروز نه به طور دقیق بلکه به شکل گذرا هم به مسائل کارگری نگاه کنیم با این واقعیت تلخ رو به رو خواهیم شد که اوضاع کار و تولید و اشتغال، با امیدهایی که باید داشته باشیم فاصله طولانی دارد.
امنیت کاری امید آفرین نیست، امید به فردا در قشر کارگر آن قدر نیست که امروزش را هزینه فردا کند و محصولات داخلی به هر دلیل از قیمت و کیفیتی برخوردار نیست که خود را به بازار تحمیل کند از طرف دیگر نه برای تولید و نه برای مصرف کالای ایرانی، آن قدر فرهنگ سازی نشده است تا کارگر خود را در آینه تولید خویش ببیند و کیفیت کالایش را سند هویت خود تاریخ و کشور خویش بداند و نسبت به آن غیور باشد به گونه ای که همه تلاش و توانش را بگذارد تا به ازای تولید کالای ایرانی، مشابه خارجی آن به حاشیه رانده شود و مصرف کننده مانیز هنوز با فرهنگ ضرورت استفاده از کالای وطنی آشنا نیست تا بداند با خرید کالای داخلی هرچند با چند درصد کیفیت پایین تر، به جهاد اقتصادی برای ساختن کشور کمک می کند.
متاسفانه برخی افراد هنوز در فرهنگ تولید به خوب تولید کردن به چشم سادگی می نگرند و در بحث مصرف کالای ایرانی نیز از زبان مردم کوچه و بازار شنیده می شود جنس ایرانی مرغوب نیست و این فرهنگ در حقیقت ضد فرهنگ متاسفانه در حال تبدیل شدن به باور عمومی است و نتیجه می شود آن که تا قصه تولید و کار و مصرف این است، ماجرای اشتغال و کار که رابطه بیواسطه با استقلال کشور دارد نیز چنین خواهد بود و این رابطه تلخ نیز ما را به افق های مورد نظر نخواهد رساند اگر همین امروز برایش "تدبیر" نکنیم تا "امید" به فردا پر رنگ تر بماند...
غلامرضا بنی اسدی - تابناک رضوی