کد خبر: ۱۳۷۸۹۶
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۷ 01 December 2015

گذشته آیینه‌ی آینده است. هفتاد و هشت سال قبل در چنین روزی غروب آفتاب همراه با غروب سرخ زندگانی مجتهدی بود که شمع وجودش را در راه مبارزه با استبداد و تلاش برای بسط دموکراسی اسلامی بر افروخت. بزرگ‌مردی که بیرق مبارزه را به تنهایی در تنگناهای تاریخ معاصر به دوش کشید.
آیت الله سید حسن مدرس ساده زیست، فروتن و در عین حال شجاع و جسور بود. زبان سرخ وی بود که باعث شد به هنگام کهـن سالی عمامه‌ی سفید رنگش را گردن آویز سرِ سبزش نمودند. خود مدرس در این باره می‌گوید: "خداوند دو چیز را به من نداد؛ یکی ترس و دیگری طمـع. هر کس که با مصالح ملی و امـور مذهبی همراه باشد، من هم با او همراهم و الا فلا." (مدرس شهید، نابغه ملی ایران، علی مدرسی)
سید حسن مدرس همان گونه بود که می‌نمود و همان گونه که می‌نمود بود.
جوان بود که آخـوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی حضور جدی و رسمی‌ او را با معرفی‌اش به دومین دوره‌ی مجلس شورای ملی، رقم زدند و سید حسن یکی از پنج مجتهد ناظر بر مجلس دوم مشروطه گشت.
مجلس دوم شورای ملی در دو قطبی ایدئولوژیک «محافظه کاران» و «دموکرات‌ها» دست و پا می‌زد. در این میان ورود قوای انگلستان از جنوب و تصرف شمال ایران به دست روس‌ها مزید بر علت گشته، مجلس را به سراشیبی انحلال کشاند. اما این مدرس بود که پس از انحلال مجلس دوم توانست با کمک جمعی دیگر از نمایندگان قانون تشکیلات عدلیه را تدوین و تصویب نماید.
سومین دوره مجلس شورای ملی امکان بروز و ظهور آیت الله مدرس را بیش از پیش نمود. وی در این دوره شخصاً وارد انتخابات شد و شخصیت خود را به ترازوی دموکراسی کشاند. مدرس در این دوره از طرف مردم تهـران به نمایندگی انتخاب شد و توانست فراکسیون هیئت علمیه را تشکیل و رهبری آن را بر عهده گیرد تا از تنش آفرینی افراطیون دو جناح محافظه کار و دموکرات مجلس بکاهد؛ هر چند که این مجلس نیـز دوام چندانی نیافت.
حضور در دو مجلس دوم و سوم، و رفتار مدبرانه‌ی آیت الله از وی چهره‌ای کاریزماتیک در میان مردم ساخت. آیت الله مدرس با استفاده از اهرم آراء عمومی در سال 1298 هـ.ش با قرارداد ننگین وثوق الدوله و دولت انگلستان که منجر به تفویض اختیارات مالی و نظامی دولت ایران به مستشاران انگلیسی بود، مخالفت نموده و مانع تصویب این قرارداد گردید. این مخالفت نهایتاً اسباب برکناری وثوق الدوله را نیز فراهم کرد تا به همگان ثابت کند که مدرس با احدی بر سر منافع ملی و مصالح عمومی سر تعارف ندارد.
وی درباره‌ی علت رفتار صریح خود با سیاستمداران چنین می‌گوید: "علت اینکه می‌توانم به راحتی و بدون رو دربایستی حرفم را با رجال کشوری و لشکری بزنم عدم دلبستگی به امور مادی است."
مدرس پس از کودتای اسفند 1299 توسط رضاخان، به همراه بسیاری از آزادی‌خواهان دستگیر و سه ماه تاریک را در زندان سپری کرد. آزادی وی پس از عزل سیدضیاء، مقارن با اعتماد دوباره مردم تهران به وی و راهیابی مدرس زندان دیده به مجلس شد؛ البته این بار در دوره‌ی چهـارم آن. شهید مدرس در این دوره نایب رییس مجلس و رهبری اکثریث نمایندگان را بر عهده داشت؛ خلاف آنچه در مجلس پنجم شورای ملی اتفاق افتاد و مدرس شیـر ژیان جبهه‌ی اقلیت مجلس گشت.
رضاخان در یکی از اقدامات خود با همکاری تعدادی از نمایندگان دوره‌ی پنجم که در جبهه‌ی اکثریت و موافق وی قرار داشتند و از سوی رییس حزب تجدّد نیز حمایت می‌شدند، مسأله‌ی تغییر حکومت را مطرح کرد. شهید مدرّس و تعدادی از نمایندگان، مخالف طرح رضاخان بودند. (مخالفت مدرس با جمهوری رضاخان، عباس رمضانی) مخالفت صریح و تدبیر صحیح وی کار را به جایی رساند که پس از کشمکش‌های بسیار رضاخان مجبور شد از مردم، بازاریان و علما عذرخواهی کرده و رسماً طرح جمهوری را منتفی اعلام نماید.
سید حسن مدرس طی بیاناتی که در مجلس بر ضدّ رضاخان ایراد کرد، ضمن هشدار به نمایندگان و توصیه برای انجام دقیق وظایف خود، قدرت مجلس را در طرح استیضاح مورد تأکید قرار داد و گفت: «اما امنیت، امنیت در مملکت است، منتهی به دست کسی است که اغلب ماها از او خوش وقت نیستیم. چرا در پس پرده حرف می‌زنید؟ مگر شما ضعف دارید؟ چرا حرف نمی‌زنید و دل خودتان را می‌لرزانید؟ مگر می‌ترسید؟ آقایان، این مجلس، مجلسی است که سالارالدّوله و محمد علی میرزا که با سی هزار قشون تا پشت دروازه‌ی تهران آمد، با قدرت خودش دفع کرد و نترسید.
ما که از رضاخان ترسی نداریم. چرا حرف خودمان را در پرده بگوییم؟ باید بدون ترس و بی پرده گفت. ما که قدرت داریم سلطنت را تغیر بدهیم، قدرت داریم رییس الوزرا را عزل کنیم، رضاخان را هم تغییر می‌دهیم. کاری ندارد، وقتی تصمیم بگیریم و بنا شود، همچو قطعه قطعه‌اش می‌کنیم که کانّه از مادر متولد نشده باشد... آقایان در مقابل قدرتی که مجلس شورای ملّی دارد، هیچ چیز نمی‌تواند ایستادگی و مقاومت کند.» (مدرّس در پنج دوره تقنینیه، ج1، علی مدرّسی)
مدرس در روز 7 مرداد 1304 هـ.ش به همراه تنی دیگر از نمایندگان مخالف رییس الوزرایی رضاخان، طرح استیضاح وی را به دلیل سوء سیاست داخلی و خارجی، قیام و اقدام علیه قانون اساسی و حکومت مشروطه مطرح و امضا نمود. امضایی که گران هم تمام شد. بعدها رضاخان به سبب مخالفت‌های علنی مدرس، در انتخابات مجلس هفتم مداخله آشکار و شرم آوری نمود و با حذف آراء سید حسن مدرس، مانع ورود وی به مجلس شد.
این پارسای پایدار، مجتهد مدبر و سیاستمدار صریح نهایتاً در سال 1316 پس از تحمل هفت سال تبعیـد به دستور مستقیـم و به دست مزدوران نخستین شاه پهـلوی به شهادت رسید.
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
آقاپور
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۰
مطلب جالبی بود.
نویسنده متن کی هستن؟
مدیر پایگاه دکتر عباس زاده
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۱:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۳
عجب سئوالی ؟!!
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :