سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل گفت: متاسفانه بابل یک صفحه سفید به لحاظ عدم مطالعات باستانشناسی در تاریخ ایران است.
حسن فاضلینشلی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه بابل متاسفانه در حال حاضر به عنوان مبدا گردشگری شناخته نمیشود، اظهار کرد: باید موزهای متناسب با جایگاه بابل داشته باشیم و این موضوع به هویتیابی شهرستان بابل کمک کند.
وی تصریح کرد: توسعه فرهنگی و اجتماعی از رشد اقتصادی بسیار مهمتر است، کشوری که توسعه فرهنگی نداشته هرچقدر رشد اقتصاد داشته باشد، دچار شکست و انحطاط میشود.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل خاطرنشان کرد: امروز باید جامعهشناسان، مورخین، انسانشناسان و باستانشناسان ما خطوط توسعه شهری بابل را ترسیم کنند که متاسفانه خلاء فعالیت موثر نخبگان و بزرگان در بابل کاملا احساس میشود.
فاضلینشلی گفت: دهه آینده با پیشرفت علم ژنتیک در دنیا، انقلابی در بسیاری از مطالعات تاریخی دنیا بوجود خواهد آمد و علم باستانشناسی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
وی ادامه داد: امکان ندارد یک دانشآموز انگلیسی در رابطه با وایکنیگها اطلاعی نداشته باشد اما از طرف دیگر شناخت ایرانیها از تاریخ سرزمین خود حداقلی است و درکی گنگ از باستانشناسی و تاریخ خود دارند.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل افزود: باید بدانیم که تاریخ و فرهنگ مردم در بسیاری از کشورها در طی زمان به هم گره خورده و شناخت شاکلههای این پیوند تاریخی بسیار مهم و قابل توجه است.
یک برنامه ۵ ساله برای پروژه کاوش در قلعهبن و شهنه پشته بابل تعریف کردیم
فاضلینشلی بیان کرد: متاسفانه حفاریهای غیرمجازی توسط افراد فرصت طلب در روز روشن در محوطه تاریخی شهنهپشته انجام میگیرد.
وی گفت: برنامه ۵ ساله ایجاد سایت موزه را در منطقه «قلعهبن» برنامهریزی کردیم، فرمانداری در فصل اول بابل پول خوبی گذاشت که خوشبختانه توانستیم به اهداف اولیه خود دست پیدا کنیم.
این کارشناس باستان شناسی خاطرنشان کرد: در پایان فاز اول دانشگاههای ورشو (لهستان) برای مطالعات انسان شناسی جسمانی (مطالعه بقایای انسانی)، دانشگاه پکن (چین) برای تاریخگذاری مطلق و تاریخ کشاورزی، موسسه باستانشناسی (آلمان) برای بررسی DNA بقایای استخوان انسانها، دانشگاه نانجینگ در (چین) برای مطالعه مواد غذایی و یا حتی دارویی در کف ظرفهای سفالی بجای مانده و دانشگاه تهران را درگیر کاوشهای قلعهبن و شهنهپشته کردیم.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل اظهار کرد: بسیاری از محققین و پژوهشگران حاضر هماکنون بدنبال این موضوع هستند که دقیقا در کدام بستر زمانی برخی محصولات کشاورزی مثل ارزن، کتان، برنج و پنبه وارد اقتصاد ایران شده و اثرات آن در جابجایی جمعیت و کنشهای فرهنگی چگونه بوده است.
فاضلینشلی تصریح کرد: اگر ایرانیها و دیگر ساکنان خاورمیانه گندم و جو را اهلی کردند و در حدود ده هزار سال پیش اقتصاد دنیا را تحت تاثیر خود قرار دادهاند، دیگر ملل دنیا با کشت و اهلیسازی گیاهانی همانند برنج و ارزن به چه مقدار در یک چنین تحول شگرف انسانی در تاریخ جهان نقش داشتهاند، به عبارتی چگونه این ملتها در نوآوریهای کشاورزی در جهان باستان به هم متصل شدند.
وی با اشاره به اینکه در فازهای بعدی کاوش بهدنبال کشف دادهها و اطلاعات معتبر در باب ایدئولوژی جوامع باستانی ساکن در شهرستان بابل در زمانهای قدیم و بخصوص دوره مفرغ هستیم، افزود: به عبارتی بهدنبال کشف نوع اعتقادات دینی و مذهبی ساکنان البرز مرکزی در حدود ۳ تا ۵ هزار سال پیش بوده و اینکه معماری مذهبی و شمایلنگاری مازندرانیهای باستان از چه الگویی پیروی میکرده است.
مشابهتها و وجوه تمایزهای دینی مازندران عصر مفرغ بایستی مشخص شود
این کارشناس باستان شناسی ادامه داد: شناخت وضعیت اکوسیستم، تاثیر اقلیم بر ظهور و سقوط جوامع بشری، سیر تحول معماری مازندران در بستر تاریخی آن از اهداف پروژه کاوش ما در این منطقه است.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل عنوان کرد: از زیستبوم مازندران ۵ هزار ساله چیزی نمیدانیم و مشخص نیست که در طی این مدت زیستبوم مازندران دچار چه تغییراتی شد و نقش انسان در تخریب منابعطبیعی چیست.
فاضلینشلی گفت: بهنظر میرسد در ۵ هزار و ۲۰۰ سال پیش اقوامی از شمال شرق ایران و حتی فلات مرکزی در دوره مفرغ به مازندران مهاجرت کرده و سنگ بنای مازندران کنونی را بهصورت اقتصاد کشاورزی پایهگذاری کردند.
وی یادآور شد: توانستیم توسط آزمایش «کربن ۱۴» در دانشگاههای پکن و آلمان، قدمت کشفیات خود را در قلعهبن که به ۵ هزار و ۲۰۰ سال قبل برمیگردد را مشخص کنیم و همچنین لایه به لایه آن را با روشهای نوین تاریخگذاری کردیم.
این کارشناس باستان شناسی تاکید کرد: در نتیجه کاوشهای فاز اول، متوجه شدیم در حدود ۵ هزار و ۲۰۰ سال پیش و در زمان آغاز شهرنشینی در ایران و خاورمیانه و با انفجار جمعیت در بخشهایی از ایران، این جوامع به آرامی به بخشهای مرکزی مازندران نفوذ کردند.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل گفت: البته در نیمههای دوم هزاره چهارم رگههایی از ورود این جوامع به مازندران را شاهدیم اما این مهم در هزاره سوم قبل از میلاد شتاب فزایندهای برخوردار بود.
فاضلینشلی افزود: همچنین در مطالعات خود متوجه شدیم پس از حضور هزار و ۷۰۰ ساله جمعیت در منطقه، این منطقه به یکباره خالی از سکنه میشود و در حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ سال بعد و در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد و در عصر آهن دوباره جمیعت به این منطقه وارد میشود؛ اکنون دارای خلاهای گاهنگاری در منطقه هستیم که نیاز به پژوهشهای گسترده است.
وی خاطرنشان کرد: مطالعات گیاهشناسی قلعهبن رو به اتمام است که نتایج آن بزودی در یکی از مجلات معتبر بینالمللی تحت عنوان "تاریخ کشاورزی مازندران مرکزی" چاپ خواهد شد.
این کارشناس باستان شناسی اظهار کرد: در تپه قلعهبن نمونه گیاهی بنام ارزن پیدا شد که ارزش غذایی آن بیش از گندم و جو است و به عنوان یکی از قوتهای ایرانی درگذشه نه چندان دور بوده است.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل گفت: ارزن گیاهی بود که ۱۰ هزار سال پیش در چین کشت و اهلی شد و۴ هزار سال پیش به آسیای مرکزی منتقل و ۳ هزار و ۵۰۰ سال پیش وارد ایران شده است.
فاضلینشلی بیان کرد: این اولین و قدیمیترین شواهد از کشت ارزن در ایران است که نشان میهد راه_ابریشم قدمتش مربوط به چند هزار سال پیش است.
وی تصریح کرد: همچنین بدنبال مطالعه ورود نیاکان آریایی ما از آسیای مرکزی درخصوص انتقال این دانهها گیاهی هستیم.
این کارشناس باستان شناسی افزود: کشت برنج نیز یکی از معماهای تاریخ کشاورزی ایران به حساب میآید و دقیقا نمیدانیم که ایرانیها کی مبادرت به کشت برنج در ایران کردهاند.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل اظهار کرد: پژوهش حاضر این موضوع را نیز مد نظر خود قرار داده که نتایج آن در دست مطالعه است.
فاضلینشلی تصریح کرد:عدس، ماش، انواع گندم، جوی دوسر و ارزن از جمله دانههای کشف شده ما در کاوشهای فاز اول بود، به عبارتی نخستین مازندرانیها گندمکار و جوکار بودهاند تا برنج کار.
وی گفت: در آزمایشات متوجه شدیم انواع گندم و جو کشف شده مربوط به ۵ هزار و ۲۰۰ سال پیش و ارزن به حدود ۳ هزار و ۲۰۰ تا ۳ هزار و ۴۰۰ سال پیش قدمت داشته است.
این کارشناس باستان شناسی خاطرنشان کرد: الان میدانیم که در حدود ۳ تا ۵ هزار سال قبل ارتباط زیادی بین منطقه مازندران با شمال شرق کشور (دامغان تا دشت گرگان) و فلات مرکزی وجود داشته و پیوندهای قوی فرهنگی در این بخش از ایران شکل رسمیتر و قویتری یافت.
فاضلینشلی افزود: به عبارتی با گسترش فرهنگی واحد در بسترهای مختلف جغرافیایی روبرو هستیم که هستههای اولیه ایران واحد را در هم تنید.
وی بیان کرد: بزرگترین جابجاییهای جمعیتی در ایران باستان، ورود آریاییها به ایران بود که یکی از معماهای بزرگ تاریخ بشر به حساب میآید.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل ادامه داد: در حال حاضر پژوهشهای بسیار گستردهای در موضوع ژنتیک این انسانها در دنیا در حال صورت گرفتن است که به ما کمک میکند در موضوع جابجایی جمعیتها در گذشتههای دور درکی واقعیتر داشته باشیم.
وی افزود: ما در نظر داریم در فاز دوم با ادامه کاوشها، به حلقه باستانشناسی ژنیتیک در جهان وصل شویم تا پیوندهای فرهنگی و اجتماعی البرز مرکزی در بستر زمان و مکان دقیقا واکاوی شود.
فاضلینشلی خاطرنشان کرد: نیاز داریم حداقل ۱۰۰ تا ۱۵۰ نمونه اسکلت انسان را ثبت و ضبط کنیم و کاوش در قبور از الویتهای مهم پژوهشهای آتی ما خواهد بود.
وی عنوان کرد: در فاز دوم کاوش موضوعات مهاجرت اقوام آریایی به ایران، چگونگی ارتباط آنها با جمعیت محلی، بررسی نژاد گونههای انسان، حیوان و گیاهان، معماری و شکل خانهها (سیر تحول معماری)، شناخت انواع بیماریهای باستان و چگونگی درمان آنها، شناخت درمانهای سنتی بعضی از امراض از اهداف کاوش و پژوهشهای آتی ما است.
این کارشناس باستان شناسی گفت: نظامهای کشاورزی و تغذیه، تجارت اقوام گذشته، چگونگی تعامل و تطابق انسان با محیطزیست را بایستی در یک بستر زمانی ۱۷۰۰ ساله تبیین کرد.
فاضلینشلی اظهار کرد: در فاز دوم مطالعات همچنین چگونگی ایجاد مذهب و حکومت در منطقه مرکزی مازندران را نیز بررسی خواهیم کرد، اینکه آیا اصولا مازندران در دوره هزاره سوم همانند دیگر نقاط ایران و بینالنهرین وارد فاز شهرنشینی و شکلگیری نخستین شهرها شد و یا هویتهای آن پیش از این تاریخ بوده است.
وی گفت: ما آمادگی داریم با کاوشهای گسترده، تزریقات ارزشمندی از آثار تاریخی را در موزه بابل و دیگر موزههای مازندران داشته باشیم.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل افزود: در فاز دوم در نظر داریم بخشی از اشیای فرهیختهتر از این کاوشها را به موزه ملی در تهران منتقل کنیم که چشم و چراغ و نماد ایرانیهای باستان است.
این کارشناس باستان شناسی تصریح کرد: توریست خارجی و داخلی با دیدن بخشهایی از این اشیا، با هدف دیدن مجموعههای کوچکتر آن به بابل سفر میکند تا از نزدیک با این فرهنگ و نمادهای آن آشنا شوند.
فاضلینشلی افزود: حضور توریسمهای داخلی و خارجی به رونق فضای گردشگری و توسعه فرهنگی شهر بابل کمک فراوانی خواهد کرد.
وی گفت: بابل باید همانند همانند شیراز و اصفهان تبدیل به منطقه گردشگری تاریخی گردد و جاذبههای آن جهانی شود.
سرپرست تیم کاوش باستانشناسی قلعهبن و شهنهپشت شهرستان بابل بیان کرد: در فاز دوم نیازمند حضور دوماهه برای کاوش در دو منطقه «شهنهپشته و قلعهبن» هستیم تا گستردهترین کاوشها را در آن انجام دهیم.
این کارشناس باستان شناسی عنوان کرد: برای این دو کاوش، حدود ۳۰۰ میلیون تومان اعتبار نیاز داریم، ۱۲۰ میلیون تومان بابت حضور ۲۰ کارگر بهصورت مستمر، حدود ۸۰ میلیون برای حضور کارشناس و باستانشناس، ۵۰ میلیون تجهیز کارگاه و ۵۰ میلیون نیز برای هزینههای جاری و خوراک درنظر گرفتیم، در این برآورد بودجه، حداقلها را در نظر گرفتهایم.
فاضلینشلی یادآور شد: در نظر داریم از ۱۵ اسفند سال جاری کاوشها را آغاز کنیم، در این مورد نیاز به کمکهای مردمی داریم تا کاوش در بابل، فضای تاریخی و مطالعات تاریخی و فرهنگی بابل را متحول کند.