به گزارش تابناک قم، مهدی قربانی نویسنده "تنها زیر باران" در این مراسم عنوان کرد: کتاب روایت زندگی شهید زین الدین ماحصل 100 مصاحبه است که می توان 80درصد کتاب را تولیدی دانست و مابقی از کتب و مطالبی که موجود بوده استفاده شده است.
وی با بیان اینکه این کتاب ادعای جامعیت ندارد، ادامه داد: دوستان و نزدیکان شهید مهدی زینالدین ممکن است نواقصی به این کتاب بگیرند، خاطراتی از شهید وجود داشته که در این کتاب ذکر نشده، سعی می کنیم در چاپهای بعدی نواقص رفع شود.
قربانی افزود: در نگارش کتاب از همراهی و حمایت های فکری مدیر کارگاه قصه و رمان حوزه هنری بهره بردیم. تنها زیر باران روایتی از تولد تا شهادت مهدی زین الدین است که از زبان خانواده، دوستان و همرزمان شهید روایت می شود.
روایت گری دفاع مقدس و ذکر مصیبت اباعبدالله(ع) از دیگر بخش های این مراسم بود که در آن خانواده شهیدان زین الدین، حاج حسین کاجی از سرداران دوران دفاع مقدس، بیطرفان معاون هماهنگکننده سپاه قم، مسئولان سازمان فرهنگی هنری شهرداری قم، برخی از مسئولان استانی و اقشار مختلف مردم حضور داشتند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
گفت: «اعلام کن همه جمع بشن. میخوام براشون صحبت کنم.» نگران گفتم: «آقامهدی حرف از موندن بزنی، خودت رو سبک کردیا.
این بندههای خدا از بس سختی کشیدن و برای عملیات امروز و فردا شنیدن، خسته شدن. خدا نکرده حرفت رو زمین میزنن. شما فرماندهلشکری، خوب نیست اعتبارت رو از دست بدی.»
یک لبخند روی لبهایش کاشت. دست روی شانهام زد و گفت: «من از خدا یه آبرو گرفتم، همون رو هم خرج راه خودش میکنم. تو نگران نباش.»
والسلام علیکم را گفته و نگفته، صدای صلوات دشت را پر کرد. در یک چشمبههمزدن، دورش شلوغ شد؛ شلوغ و شلوغتر. از دور، هرچه چشم چرخاندم نتوانستم ببینمش. داشتم نگران میشدم که دیدم روی شانه بلندش کردند، بردندش توی دل جمعیت.
همانهایی که یکصدا ساز رفتن میزدند، حالا یکصدا شعار میدادند:
فرماندهی آزاده،
آمادهایم آماده. فرماندهی
آزاده، آمادهایم آماده...
از آن روز، دو ماه گذشت تا اولین نیروها رفتند مرخصی.