تابناک فارس به نقل از فارس:سؤال اقتصادی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی صبح چهارشنبه گذشته خانه ملت توسط علی لاریجانی اعلام وصول شد، اما بهغیراز محمدرضا رضایی نماینده جهرم و اصغر مسعودی نماینده نیریز و استهبان، دیگر نام هیچکدام از 18 نماینده استان فارس پای این سؤال به چشم نمیخورد! با توجه به گرانیهای سر به فلک کشیده و وضعیت آشفته اقتصادی که بیشترین بارش بر گُرده اقشار کمدرآمد و ضعیف جامعه است، این عدم اقبال به طرح سؤال از رئیسجمهور خود سؤالات بیشماری در اذهان باقی گذاشت.
با افزایش قیمت دلار و سکه در ماههای اخیر و گران شدن اجناس و اقلام اساسی موردنیاز مردم، کمترین انتظارها از نمایندگان ملت مطالبهگری جدی از مسؤولان و بازخواست از آنان در به وجود آمدن چنین وضعیتی است که این مطالبه سرانجام روز چهارشنبه گذشته در قالب سؤال از رئیسجمهور از سوی 80 نماینده مجلس که این دغدغهها را داشتند به امضا رسید. هرچند برخی نمایندگان نیز از امضا پا پس کشیدند که این بیتوجهی در تنگناهای شدید اقتصادی، شاید به این دلیل باشد که این وُکلا دغدغههایی مهمتر از دغدغه مردم دارند!
البته باید یادآور شد علاوه بر این 80 نفر، 17 نماینده نیز این سؤال را امضا کردند اما به دلیل تأخیر در ارائه امضا، هیأت رئیسه امضای آنها را نپذیرفت که متأسفانه در این ۱۷ امضا نیز نام هیچیک از نمایندگان استان فارس به چشم نمیخورد. ضمن اینکه 11 نماینده نیز ابتدا طرح سوال از رئیسجمهور را امضا کردند، اما بعد به دلایلی که مشخص نیست (!) امضای خود را پس گرفتند.
*نماینده ملت یا دولت؟
معمولاً در بزنگاههایی اینچنینی عیار نمایندگان مجلس در انجام وظیفه وکالتی بهتر سنجیده میشود. اینکه «یک نماینده باید طرف دولت بایستد یا مردم؟» پرسشی کلیدی است که تصمیمگیری در مورد آن منوط به مقتضیات بسیاری است؛ مقتضیاتی که هر نماینده در ذهن خود با توجه به آینده سیاسی و پایگاه اجتماعیاش در رابطه با مسؤولان پرنفوذ دولتی تعیین و تعریف میکند و این مسئله برای هر نماینده با توجه به میزان تقوا، آزادگی، هوای نفس، دنیاخواهی و هزاران مؤلفه دیگر متفاوت و درعینحال پوشیده و پنهان است.
*نمایندگانی که دغدغه اقتصادی ندارند!
در طرح سؤال اقتصادی از رئیسجمهور، سؤال اساسی از 16 نماینده استان فارس این است که دیگر چه بلایی باید بر سر مردم بیاید تا نمایندگان آنان احساس درد کرده و از مسؤولان دولت مطالبهگری کنند؟ البته این مردمی که ذکر آن میرود، مردم عادی و اقشار ضعیفاند که پولی ندارند سکه و دلار بخرند و در خانه انباشت کنند، نه آن قشر مرفهی که در این آشفتهبازار ثروت میلیاردی خود را تریلیاردی کردند! منظور ما آن قشری است که به نان شبش هم محتاج است و به امید زندگی بهتر به این نمایندگان رأی داد و آنان را به مجلس فرستاد، اما مثلاینکه آنان دغدغههایی مهمتر از مردم دارند که حاضر به سؤال از رئیسجمهور در خصوص شرایط اقتصادی نشدند.
چندی پیش رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن شیراز در دیدار 8 تیرماه 97 خود با امامجمعه شیراز، پرده از این بیدغدغگیهای اقتصادی نمایندگان استان فارس برداشته و گفته بود: «هیچکدام از نمایندگان استان فارس دغدغه اقتصادی ندارند!».
جمال رازقی در دیدار با آیتالله دژکام گفته بود که با توجه به اینکه مسئله اقتصاد اولویت اول کشور است و مقام معظم رهبری نیز چند سال اخیر را در زمینه بخش اقتصادی معرفی کردند اما در این دوره از مجلس شورای اسلامی هیچیک از 18 نماینده مردم فارس در مجلس دغدغه اقتصادی ندارند.
وی در همین جلسه اشاره کرده بود که اکنون حضور نمایندههای مردم فارس در مجلس در اتاق بازرگانی استان بسیار کم و کوتاهتر از دورههای قبل بوده و از 18 نماینده فارس حداقل 10 نفر از آنها را هنوز در اتاق شیراز ندیدهایم!
*اوج نگرانی برخی نمایندگان فارس
البته میزان دغدغهمندی برخی نمایندگان نسبت به مسائل کشور نیز در نوع خود جالب است. وقتیکه رئیس مجمع نمایندگان استان فارس در میان انبوه مشکلات اقتصادی و معیشتی «قطعی اینترنت و عدم آنتندهی تلفن همراه» را عامل عصبی شدن جوانان میداند! (جوانانی که به سن 40 سالگی و تجرد قطعی رسیده و به دلیل بیکاری و عدم استطاعت مالی نمیتوانند ازدواج کنند) که با چنین طرز تفکری نباید انتظار داشت امروز نمایندگان استان طرح سؤال اقتصادی از رئیسجمهور را امضا کنند، چون در اساس دغدغهها چیز دیگری است.
*بیتوجهی به ظرفیت قانونی در محل قانونگذاری!
عدم اقبال 16 نماینده استان فارس به طرح سؤال اقتصادی از رئیسجمهور در حالی رقم میخورد که حق مجلس در طرح سؤال از رئیسجمهور طبق اصل 88 قانون اساسی است که مطابق آن در هر موردی که حداقل یکچهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیسجمهور و یا هریک از نمایندگان از وزیر مسؤول دربارۀ یکی از وظایف آنان سؤال کنند، رئیسجمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سؤال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رئیسجمهور بیش از یک ماه و در مورد وزیر بیش از ده روز به تأخیر افتد.
برابر این اصل قانون اساسی، رئیسجمهور موظف است در صحن علنی مجلس حاضر شده و به سؤال نمایندگان مردم پاسخ دهد. چراکه اگر رئیسجمهور سؤال نمایندگان مجلس را بدون پاسخ گذارد مجلس ممکن است به سراغ اصل 89 قانون اساسی رفته و استیضاح رئیسجمهور را در دستور قرار دهد؛ امری که تبعات زیانباری برای وی خواهد داشت.
*ترجیح مصلحت خود بر مصلحت مردم
این برداشت از عدم اقبال نمایندگان فارس به طرح سؤال از رئیسجمهور وجود دارد که شاید همین تبعات زیانبار و تغییر نگاه رئیسجمهور به نمایندگان امضاکننده طرح موجب شده که برخی نمایندگان عطای امضای این طرح را به لقایش بخشیده و حفظ جایگاه سیاسی خود را به مصلحت مردم ترجیح دادند، آنهم بدون توجه به ظرفیتهای قانون اساسی که این حق مسلم را در اختیار آنان قرار داده است. اللهاعلم.
*خُسران مُبین در انتخاب اشتباه
جدا از مباحثی که مطرح شد ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که چنین برخوردهایی از سوی نمایندگان در بیتوجهی به مصالح مردم حاوی پیامهای معنادار برای کسانی است که در زمان انتخابات بدون بررسی و تحقیق لازم، تنها تحت تاثیر کانونهای قدرت و ثروت و تبلیغات گسترده و لیستی سیاسیون! پای صندوق میروند و معلوم نیست که این سلسله انتخابهای اشتباه که در وهله نخست دودش نیز به چشم همان انتخابکنندگان میرود تا به کِی و کجا در این مملکت ادامه خواهد داشت.