«گاهی مواقع احساس میکنم در یک جنگل بزرگ هستم و نمیدانم به کجا میروم؛ ولی به طریقی به بالای تپهای میرسم و میتوانم همه چیز را واضحتر ببینم. آنچه آن گاه رخ میدهد، واقعاً هیجان انگیز است.»
این پاراگراف ، برشی از دست نوشته های یک دانشمند معاصرست. او که شیدای نویسندگی و رمان و سینما بود.
و سرطان سِر سرافرازیش را دور از وطن افشا کرد.راز روزهای زندگی اش، افتخارات علمی جهانی اش و عظمت نامنتهای یک نابغه ایرانی را خبر اول رسانه های جهان کرد.
اسفندماه ۱۳۷۶ بود که اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دورهٔ مسابقات ریاضی دانشجویی، که در آن تیم متشکل از ایمان افتخاری و حسین نمازی در آن رتبهٔ اول کشور را کسب کرده بودند،که از اهواز راهی تهران بود (مسابقات ریاضی دانشجویی در اهواز برگزار شد) به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبهٔ ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی - برندهٔ دو مدال طلای المپیاد جهانی - علیرضا سایهبان، علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند، جان باختند و مریم میرزاخانی از جمله دانشجویان بازمانده از این سانحه بود.
حالا چند صباحی ست که سرطان اورا ازپای درآورده ست آن هم غریبانه ودور ازوطن.واکنش های مردمی و شخصیت های علمی و فرهنگی در مرگ او حاوی تأسف و درد وحسرت بود. برخی برایش شعر و مرثیه سرودند برخی هم تصنیف زنده یاد محمد نوری (جان مریم ) را برایش آهسته و اندوهبار زیر لب زمزمه کردند. نمایندگان مجلس بیانیه صادر کردند و مراکز علمی درسوگش تسلیت ها گفتند.حتی اعداد سوگوارش شدند.چرا که او عاشق اعداد بود.عددها گل های باغ دانش او بودند، عددهایش جهان را خیره کرده بود. مریم خود بی نهایت عدد بود. او به تنهایی یک عدد نامدار جهانی بود. چرا که فرمول ها درفرمانش بودند، اعداد رامش بودند. هیچ معادله ای برایش مجهول نبودجز مرگ که معادله زندگی اش را به هم ریخت.
چه مایه افتخارآور بود برای ایران وردپای افتخارآفرینی اش بربام جهان هویدا بود . در هنگ کنگ (1394) و درکانادا (1395)که برندهٔ مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی شد. نخستین دختری که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت او سپس در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ ریاضی از دانشگاه شریف و دکتریِ خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مکمولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت.
از او بهعنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیدهٔ سال ۲۰۰۵ از سوی نشریهٔ پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل شد. برنده جوایزی چون جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزهٔ کلی بود. وی از یازدهم شهریورماه ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشتهٔ ریاضیات بود.
به هرحال مرگ گاهی ریحان می چیند ، مرگ گاهی هم " مریم "می چیند.
مرگ مریم میرزاخانی نخبه بین المللی ایران اسلامی که تاثر در میان فرهیختگان، دلسوزان و عموم جامعه را به دنبال داشت یک ضایعه علمی بود و تلنگری بود برمسئولان و نمایندگان مجلس که به عنوان نمایندگان ملت در برابر فرار مغزها و نخبگان تدابیر لازم اتخاذنمایند و ازخروج صدها "مریم " نخبه ازکشورممانعت و تکریم مغزهای اندیشمند جوان داخل کشور را دردستور کارخود قراردهند ضمن اینکه هوشمندانه درباره مسئله تابعیت تجدیدنظر نمایند
درکوچ غریبانه مریم میرزا خانی چه می توان گفت؟!
جز یادکردی از او با شعری از سهراب سپهری که مرگ اونیز غریبانه و آسمانی بود؛
و نترسیم از مرگ...
مرگ وارونه یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاریست
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ گاهی ریحان می چیند...