به گزارش تابناک سمنان و به نقل از شرق، روز گذشته علي مطهري در يادداشتي نوشت: «مشروعيت امامت به معني مورد نظر شيعه، از ناحيه خدا و رسول خداست، اما شرط تحقق يک شاخه آن يعني زعامت سياسي و رهبري جامعه، رأي و نظر مردم و به عبارت ديگر مقبوليت شخص امام نزد مردم است. اين سخن جناب ايشان قطعا ناظر به مسئله امامت نيست، بلکه همانطورکه قرائن نشان ميدهد مقصودشان شرط تحقق حکومت امام يعني رأي و انتخاب مردم است و سيره علي (ع) نيز همين را تأييد ميکند. پس از رحلت رسول اکرم (ص) زماني که مردم به هر دليلي عليرغم نص پيامبر اسلام به شخص ديگري اقبال نشان دادند، آن حضرت بهخاطر حفظ اساس اسلام و وحدت مسلمين قيام نکرد و حتي در مواردي با خليفه اول و دوم همکاري داشت و طرف مشورت آنها بود، ولي پس از مرگ خليفه سوم و اقبال مردم به اميرالمؤمنين و اتمام حجت بر او، حکومت و خلافت را پذيرفت، درحاليکه قبل از آن نيز امام بود و از سه شأن امامت يعني مرجعيت بيان دين و ولايت معنوي و زعامت سياسي، تنها شأن زعامت سياسي و رهبري اجتماع را در اختيار نداشت».
حسن روحاني در مراسم افطار در جمع استادان و پزشکان گفته بود: «اميرالمؤمنين مبناي ولايت و حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم ميداند. لمن ولّيتموا امرکم، گفت هرکس که شما او را بهعنوان ولي خودتان و رهبر جامعه برگزينيد من هم اطاعت ميکنم، من هم ميشنوم و اجرا ميکنم. اميرالمؤمنين مبناي حکومت و فرمانروايي را رأي مردم، خواست مردم و آراي مردم ميداند».
در ادامه ياداشت مطهري آمده است: «بنابراين مشروعيت امامت به معني مورد نظر شيعه، از ناحيه خدا و رسول خداست؛ اما شرط تحقق يک شاخه آن يعني زعامت سياسي و رهبري جامعه، رأي و نظر مردم و به عبارت ديگر مقبوليت شخص امام نزد مردم است. براي دوره غيبت، از سوي امام عصر (عج) نصب عام با عنوان «فقهاي جامعالشرايط» صورت گرفته و نصب خاص آن با انتخاب مردم صورت ميگيرد که طبعا اگر اقبال مردم نباشد، باز مانند زمان معصوم حکومت امام و ولي فقيه قابل تحقق نخواهد بود».
آيا نميتوانست درباره اين مسئله تحقيق کند؟
آيتالله مصباح يزدي با لحني انتقادي و البته بدون بردن نام از روحاني، به سخان او واکنش نشان داده؛ آنجايي که ميگويد: «آيا نميتوانست درباره اين مسئله تحقيق کند بهويژه اگر سابقه طلبگي داشته باشد». به گزارش «انتخاب»، آيتالله مصباح يزدي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم، گفت: «برخي ميگويند وقتي مردم با کسي بيعت کردند، علي(ع) وظيفه خود دانست از آن شخص اطاعت کند و حق نداشت که مخالفت کند، چون مردم رأي داده بودند، اگر يک مسلمان ايراني اينگونه فکر کند، پذيرفته است؟ آيا نميتوانست درباره اين مسئله تحقيق کند بهويژه اگر سابقه طلبگي داشته باشد».
اگر کسي درسخوانده باشد و چنين اظهاراتي داشته باشد بعيد است
او ادامه داد: «اگر کسي درسخوانده باشد، کتاب ببيند و اسم الغدير شنيده باشد و چنين اظهاراتي داشته باشد، بعيد است، نهتنها عقيده برخي اينگونه است، بلکه بهصورت رسمي ميگويند علي(ع) حکومت برخي را پذيرفت، چون رأي مردم بود و بعد گفت هر که را شما قبول داريد، من هم قبول دارم. آيا جريان اينگونه بوده است؟ اين نشان ميدهد که در اين زمان بايد درباره اصليترين مسائل تحقيق عميق کرده و مسائل را بايد براي جامعه تبيين کنيم».
آيتالله مصباح يزدي افزود: «گاهي حضرت آيتالله بهجت در خلال درس نکاتي را بيان ميکردند که شايد افرادي گله ميکردند؛ بهعنوان مثال ايشان بارها تأکيد ميکردند که امام علي(ع) جانشين حقيقي پيامبر اسلام بوده است. به مرحوم آيتالله بهجت گفته ميشد مطالبي را بگوييد که شاگردان نميدانند و براي آنها مجهول باشد، نه مسئله جانشيني امام علي(ع) که براي همه مشخص است؛ اما ايشان بر اين مسئله تأکيد ميکردند و از اين کار هدف داشتند».
او عنوان کرد: «بين ايمان و کفر و ثواب و خطا ديوار آنچناني وجود ندارد و انسان بايد هوشيار باشد، قرآن درباره برخي از کساني که پشت سر پيامبر نماز ميخواندند ميفرمايد اينها به کفر نزديکتر هستند تا اينکه به ايمان نزديک باشند، بايد سعي کنيم که مسائل بهخوبي تبيين شود. نبايد گفت که مسائل از واضحات است و نبايد تکرار مکررات کرد، چون گاهي کار به جايي ميرسد که مقام بزرگ مسئولي در کشور ميگويد خود علي(ع) اعلام کرد که هرچه مردم بگويند من هم همان را ميگويم و اگر مردم با کسي بيعت کردند من هم اين کار را ميکنم و اين کار را انجام داد».