به گزارش تابناک از قزوین به نقل از خبرگزاری فارس از قزوین، چندی پیش گذری بر یکی از مراکز آموزشی و درمانی شهرم زدم تا از حال و هوای بیماران بستری شده در این مرکز جویا شوم.
پاسی از شب را در مرکز آموزشی درمانی شهرم میگذراندم و آن لحظه عقربه ساعت بر روی 10 بود؛ فضای مرکز آموزشی درمانی که در آن حضور داشتم چنان سکوت و آرام بود که گویی همچون فضای منزل و آرامش خانواده در آن حاکم است؛ این محل همان مکانی بود که از آن به عنوان اتاق انتظار یا بخش پذیرش بیمار یاد میشود.
در بخش دیگری از مرکز آموزشی درمانی و در گوشهای از آن بر روی صندلی نشستم تا لحظههای هیجان و استرس سوپروایزر و پرستاران در پذیرش بیماران بدحال را با چشم ببینم؛ بخش اورژانس همان جایی که باید دل و جرأت برای دیدن صحنههای تلخ آن داشته باشی؛ بیماران بدحالی که با لختههای خون بر روی برانکارد حمل میشوند تا اقدامات اولیه پزشکی توسط پرستاران انجام شود.
فضای اورژانس به اندازهای سنگین است که به راستی فعالیت در این حوزه به یک پرستار، سوپروایرز و دکتر عمومی دل دریایی میخواهد تا صحنههای تلخی را که میبیند، مانع ادامه فعالیت آن نشده و جرأت ادامه فعالیت داشته باشد.
بیماران بدحالی هم در گوشه دیگری از این فضا بر روی تخت بستری شدهاند تا تأییده نهایی و لازم را برای بستری شدن در بخشهای مربوطه از پزشک متخصص دریافت کنند.
مرکز آموزشی درمانی که به تازگی و در چند ماه گذشته سال جاری، بخش الحاقی آن با حضور مسؤولان استانی راهاندازی شد هماکنون بخشی از خدمات را به بیماران ارائه میدهد و این تغییر و تحولات مرا بر آن داشت تا به دنبال بررسی وضعیت این بخش باشم.
در بخش الحاقی مرکز آموزشی درمانی که قدم میزدم آرامش مردم و مراجعهکنندگان را به خوبی لمس کردم که پذیرش آنها بیهیچ دغدغه و نگرانی توسط مسؤولان ذیربط انجام میشد.
بخش مرکز آموزشی درمانی که در آن حضور داشتم یکی از مراکز قدیمی و چند ساله شهر است که تا به امروز بیماران بسیاری به ویژه بیماران بدحالی در آن بستری شده و از خدمات آن استفاده کردهاند؛ تنوع این مرکز در بخشهای مختلف همچون مرکز تریاژ، بخش سونوگرافی و سی.تی.اسکن در آن وجود دارد.
ساعت 11 شب بود و طی مدت زمان حضورم در مرکز آموزشی و درمانی بیمار بدحالی را دیدم که در منزل خود با سابقه بیماری دچار دلدرد شدید شده و برای بررسی وضعیت خود و انجام سی.تی.اسکن به مرکز آموزشی درمانی مراجعه کرده بود.
بیمار در بخش سونوگرافی مرکز بر روی صندلی نشسته بود و با آن حال بیمارش منتظر حضور متخصص سونوگرافی بود؛ یک نه دو ساعتی میشد که تیکتاک عقربه ساعت، ثانیهها و لحظهها را رقم میزد و انتظار بیمار همچنان ادامه داشت تا به صورت سرپایی عکسبرداری انجام شود.
ساعت پاسی از شب را هم گذشته بود که در حالت انتظار بیمار، بیمارانی که در بخشهای دیگر مرکز آموزشی و درمانی بستری شده بودند به بخش سونوگرافی این مرکز بر روی برانکارد حمل میشدند و با گذشت سه ساعت از انتظار بیمار سرپایی، پزشک متخصص بخش سونوگرافی در مرکز حضور داشته و ویزیت بیماران را انجام داد.
بیماران بستری شده که بر روی برانکارد در انتظار پذیرش بودند، موفق به ویزیت شدند و بعد از گذشت 40 تا نیم ساعت بیمار سرپایی هم ویزیت شد و عکسبرداری از شکم وی صورت گرفت تا پزشک متخصص مشکل را بیشتر بررسی کند.
اما نکته قابل تأمل آنکه چنین مرکز آموزشی و درمانی با قدمت و زیربنای چند ساله و خدمات گسترده، چرا تنها یک پزشک و متخصص شیفت شب در بخش سونوگرافی را به خود اختصاص میدهد؟
آیا مسؤولان ذیربط توانستهاند بخش قابل توجهی از نیازهای بیماران را در بخش سی.تی.اسکن جواب داده و تأمین کنند؟
اگر در مواقع ضروری و در خارج از وقت معمول گذری بر بخش سونوگرافی مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی استان قزوین بزنید، انتظار طولانی مدت بیماران این بخش به خوبی احساس میشود؛ حال باید دید که مسؤولان چه تدابیری برای این مشکلات دارند؟