دانشآموز استثنایی از نظر آموزشی به فردی
اطلاق میشود که از نظر شناختی، هوشی، جسمی - حرکتی، عاطفی یا اجتماعی،
تفاوت قابلملاحظهای با افراد همسن خود داشته باشد.
البته این تفاوت نیز باید به حدی باشد که برخورداری این دانشآموزان از
آموزش و پرورش، مستلزم تغییراتی متناسب با ویژگیهای آنها در برنامهها،
محتوا، روشها و فضای آموزشی عادی و ارائه خدمات آموزشی و توانبخشی ویژه به
آنها باشد.
کودکان محصل در آموزش و پرورش استثنایی کشورمان در 7 گروه دستهبندی
میشوند که شامل کودکان و دانشآموزان با نیازهای ویژه بینایی، شنوایی،
جسمی- حرکتی، دارای مشکلات ویژه یادگیری، اختلالات رفتاری، کمتوانذهنی و
چندمعلولیتی است.
تقریباً تمام این گروهها به غیر از کودکان کمتوان ذهنی نیز میتوانند
تحصیلات تکمیلی داشته باشند و به دانشگاه نیز وارد شوند و در مدارج بالای
علمی و حرفهای قرار گیرند؛ هر چند که این کودکان به امکانات بیشتری نیاز
دارند که از حقوق اولیه آنهاست.
همشهری در این رابطه با «مصطفی پایدار»، رئیس آموزش و پرورش استثنایی
استان، گفتوگویی ترتیب داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
-
استان یزد چه تعداد دانشآموز استثنایی دارد و چند مدرسه و مرکز به این کودکان خدمات ارائه میکنند؟
دانشآموزان استثنایی طبق تعریف در 7 گروه قرار میگیرند که با 2 شیوه تحت
آموزش قرار میگیرند. دانشآموزانی که دارای مشکلات یا معلولیتهای خفیفی
هستند در طرحهای تلفیقی و در کنار دانشآموزان عادی و در مدارس عادی تحصیل
میکنند و دانشآموزانی که مشکلات شدیدتر و نیاز به خدمات ویژه دارند، به
طور مستقیم زیر نظر اداره آموزش و پرورش استثنایی خدمات آموزشی دریافت
میکنند. در حال حاضر استان در گروه دوم دارای 2400 دانشآموز معلول است که
در 31 آموزشگاه مستقل و 5 مرکز ضمیمه در حال گرفتن خدمات از 500 نفر پرسنل
در این بخش هستند. البته باید در نظر داشت در کنار معلمان، نیروهای
توانبخشی هم حضور دارند به طوری که دانشآموزان استثنایی استان هم آموزش و
هم خدمات توانبخشی دریافت میکنند. خدمات توانبخشی شامل گفتاردرمانی،
کاردرمانی، فیزیوتراپی و بیناییسنجی و شنواییسنجی و امثال آن است. در
حال حاضر آموزش و پرورش استثنایی با بضاعتی که دارد، سعی میکند برای همه
دانشآموزان خدمات ویژه و مخصوص خود را ارائه دهد اما به دلیل کسری نیرو
که با آن مواجه هستیم و مدت زمانی که این دانشآموزان به دریافت خدمات نیاز
دارند که بعضاً مداوم و دائمی است، ارائه اینگونه خدمات به صورت مداوم به
دلیل وضعیت نیرو برای ما مقدور نیست.
-
در حال حاضر چه کمبودهایی در استان در مورد این دانشآموزان وجود دارد؟
از آنجایی که این دانشآموزان دارای نیازهای ویژهای هستند طبعاً نیازمند
برنامههای آموزشی ویژهای نیز هستند مثلاً کتابهای درسی خاص و فضای
استاندارد و متناسب با نیازهای خود را نیز میخواهند اما بسیاری از فضاهای
آموزشی برای این دانشآموزان مناسب نیست و استان در این مورد دچار کمبود
فضای آموزشی است. همانطور که میدانید کمبود فضای آموزشی دغدغه کل نظام
آموزش و پرورش است اما در مورد استثنایی مشکل مضاعف این است که فضاهای
موجود هم متناسب نیست، کودکان دارای مشکل جسمی - حرکتی یا نابینا یا دچار
اوتیسم نیازمند مکانهای خاص خود هستند. البته در این رابطه تلاشهای خوبی
در سالهای اخیر صورت گرفته است. برای مثال در سال آینده قرار است یک مدرسه
خاص کودکان دارای مشکل اوتیسم در استان ایجاد شود. دسترسی به این مدرسه
برای ما بسیار ارزشمند است و اقدام خوبی برای خدمترسانی به این کودکان
است. در حال حاضر نیز مدرسه خاصی برای دانشآموزان دارای مشکل جسمی و حرکتی
در حال ساخت از سوی یکی از خیران داریم و توانستهایم این دانشآموزان را
در گروه خاصی قرار دهیم و به آنها کمکهای تخصصیتری ارائه دهیم.
-
چشم انداز شما برای سال 1400 چگونه است؟
به عنوان مهم ترین موضوع در نظر داریم صد درصد دانشآموزانی را که دچار
مشکل هستند، تحت پوشش قرار دهیم. مورد مهم دیگر بازسازی سیستم آموزشی و
متناسبسازی و استانداردسازی فضای آموزشی است و بعد از آن آموزش نیروی
انسانی مورد نیاز را در دستور کار داریم. علاوه بر اینها، طرح آموزش فراگیر
را داریم که یک سیاست کلی است و از سوی وزارت آموزش و پرورش آماده شده و
در نظر است تا حداکثر دانشآموزان استثنایی را که توان یادگیری دارند، در
مدارس عادی تحت آموزش قرار دهد و جداسازی دانشآموزان را به حداقل برساند و
در کنار آن نیز آموزشهای لازم و اضافی به صورت مجزا به دانشآموزان
نیازمند ارائه شود.
-
آمار دانشآموزان دچار مشکلات آموزشی در استان در حال افزایش است؟
نمیتوان چنین موضوعی را مطرح کرد بلکه باید بگوییم در سالهای اخیر
شناسایی این دانشآموزان بهتر انجام و در مورد این کودکان حساسیت ایجاد شده
و خانوادهها و سیستم آموزشی، بیشتر آنها را شناسایی کرده و به دنبال
برطرف کردن مشکلات آنها هستند، به همین دلیل نیز آمار اعلام شده بیش از قبل
است. برای مثال یکی از طرحهای جدید که در حال اجراست، شناسایی و مداخله
بهنگام است که در نظر دارد هرچه زودتر این دانشآموزان شناسایی شوند و تحت
آموزش ویژه قرار گیرند. در راستای اجرای این طرح در 2 سال گدشته بحث سنجش
را که برای بچههای بدو ورود دبستان داشتیم، به مقطع پیشدبستانی آوردهایم
و کودکان دارای مشکل با شناسایی بموقع، خدمات بهتری دریافت میکنند و در
مورد آنها برنامهریزیهای صحیحتری صورت میگیرد.
-
خانوادههایی هستند که تا زمان انجام سنجش از مشکلات کودکان خود خبر
ندارند. واکنش این افراد چگونه است و برای این افراد چه خدماتی ارائه
میشود؟
برای این خانوادهها پذیرش این واقعیت که کودک آنها دارای مشکل آموزشی یا
معلولیت است، خیلی سخت است. به همین دلیل نیز پیشبینی شده تا مشاوران با
والدین این افراد، جلساتی برگزار و به آنها کمک کنند تا به سطح پذیرش
برسند. در مورد کودکانی که با معلولیتهای قابل مشاهده و قابل تشخیص به
دنیا میآیند یا معلولیت آنها از سالهای ابتدایی قابل شناسایی است نیز
خدمات مشاورهای در نظر گرفته شده و حتی آموزشهای ویژه به خانوادهها داده
میشود. برای مثال کودکان ناشنوا از بدو تولد تحت آموزشهای مادر و کودک
قرار میگیرند و هم خدمات آموزش و هم مشاوره به آنها ارائه میشود. البته
در کنار آموزش و پرورش استثنایی، بهزیستی نیز خدماتی ارائه میدهد.
-
در مورد هزینههای ایاب و ذهاب و توانبخشی این کودکان چه برنامههایی دارید؟
به دلیل شرایط اقتصادی سختی که برای آموزش و پرورش و کل کشور وجود دارد،
ما هم دچار مشکلاتی هستیم و یکی از مسائل ما تامین همین هزینههاست. این
هزینهها بسیار سنگین است؛ به طوری که به عنوان نمونه هزینه ایاب و ذهاب
این دانشآموزان در سال جاری بالغ بر یک میلیارد و 200 میلیون تومان بوده
است که این هزینه اصلاً در اعتبارات ما نیامده و ما مجبوریم این هزینه را
به دوش خانوادهها بگذاریم. در مورد مسائل توانبخشی نیز ما دچار همین
مشکلات هستیم و اعتبارات تخصیص داده شده، نمیتواند نیازهای این افراد را
برآورده کند. در مورد بعضی از این کودکان مسائل تامین دارو هم وجود دارد که
خانوادهها با مشکلات تامین دارو، هزینههای توانبخشی، آموزش و ایاب و
ذهاب روبهرو هستند. البته خیران تا حدی میتوانند در این مسائل کمک
کننده باشند ولی شرایط برای این خانوادهها سخت است و به کمکهای بیشتری
نیاز دارند. ما برنامههایی داریم که امیدواریم بتوانیم برای کمک به آنها
قدمی برداریم.
-
در مورد خدمات ورزشی این دانشآموزان وضعیت چگونه است؟
باید اشاره کنم که مدارس فضای مناسب برای بازی و ورزش این دانشآموزان
ندارند. در مورد فضاهای ورزشی ویژه نیز باید بگویم قادر نیستیم در هر
شهرستان سالن مخصوص برای استفاده این دانشآموزان داشته باشیم. البته خبر
خوبی هم دارم و آن ساخت سالن ورزشی ویژه این کودکان در شهر یزد است که در
حال حاضر فاز یک آن آماده بهرهبرداری است و این سالن به همت مسئولان استان
مانند اداره کل آموزش و پرورش و استانداری به این مرحله رسیده است. ضمن
اینکه برخی از نیازهای این عزیزان نیز از سوی سالنهای عمومی موجود در
استان برطرف میشود، ولی همچنان در این حوزه نیز با مشکل روبهرو هستیم و
با کار و تلاش بیشتر به ویژه در خود مدارس باید اقداماتی برای بهبود اوضاع
صورت بگیرد.
-
در این میان خیران چگونه میتوانند در این حوزه کمک کنند؟
کودکانی که زیر نظر آموزش و پرورش استثنایی هستند، تجهیزات آموزشی خاصی را
نیاز دارند که تامین آنها هزینههای سنگینی دارد. تامین منابع آموزشی آنها
نیز به دلیل خاص بودن، هزینههای سنگینی دارد. علاوه بر اینها در مورد
فضای آموزشی نیز دارای مشکلی بیشتر از آموزش عادی هستیم، چون علاوه بر
کمبود، متناسبسازی را هم داریم؛ لذا از خیرانی که در ساخت مدارس و تامین
منابع آموزشی کودکان و نوجوانان پیشقدم هستند درخواست میکنیم در این حیطه
هم وارد شوند و این کودکان را حمایت کنند. مساله بعدی این است که باید
نگاه جامعه به معلولان و آموزش استثنایی عوض شود. ما در این حوزه گروههای
مختلف را تحت پوشش داریم. مردم باید بدانند که منظور از آموزش و پرورش
اسثنایی فقط آموزش کودکان عقبمانده ذهنی نیست و گروههایی که تحت آموزش
هستند، اکثراً میتوانند به مدارج بالای علمی برسند؛ کما اینکه ما سال
گذشته دانشآموز نابینایی داشتیم که رتبه 31 کنکور سراسری انسانی را کسب
کرد و اکنون در دانشگاه تهران در حال تحصیل است. نکته مهم دیگر این است که
نباید به این کودکان با دید ترحم نگاه کرد یا فراموششان کرد.
مشکلات خانوادهها
خانوادههای دانشآموزان استثنایی دارای مشکلات خاص خود در مورد آموزش و
خدمات ارائه شده به فرزندانشان هستند به عنوان نمونه «عذرا صباحی» مادر علی
که یک کودک با مشکل اوتیسم است، میگوید: کودک من نیازمند آموزش مداوم
گفتار درمانی است ولی هزینه مراجعه به مراکز خصوصی را نداریم و در مورد
خدمات ارائه شده در مراکز آموزش و پرورش استثنایی هم این مشکل وجود دارد
که زمان انتظار هر دوره طولانی است.
وی از هزینههای زیاد سرویس ایاب و ذهاب کودک خود نیز گلهمند است و
میگوید: باید به والدین کمکهایی ارائه شود تا بتوانند از پس این مخارج
برآیند.
مادر دیگری که کودک دارای ناتوانی جسمی و حرکتی دارد نیز از مناسب نبودن
فضای آموزش و مدارس استثنایی گله دارد و میگوید: این مراکز اصلاً برای
اینگونه کودکان مناسبسازی نشده و این کودکان با محدودیتهای زیادی در این
مدارس روبهرو هستند.
«علی رضاپور»، یکی از والدین، نیز از نبود امکانات ورزشی برای این
دانشآموزان سخن میگوید. گله او نبود این گونه امکانات برای این کودکان
است.
وی همچنین از هزینههای بسیار بالای آموزشی این کودکان میگوید و بیان
میکند: برای این خانوادهها باید شرایط ویژهای در نظر گرفته شود و
سازمانهای مربوطه برای تامین هزینه آموزشی و بازتوانی تسهیلاتی را قرار
دهند.
مادر فاطمه که نابیناست نیز از نبود مرکز در روستای خود گله دارد و
میگوید: باید هر روز کودک خود را به شهر بفرستم تا بتواند از آموزش
برخوردار شود.