انسانها به تبع شرایط زندگی موجودی اجتماعی هستند بنابراین خانواده تشکیل میدهند، خانوادهها در فضای بزرگی به نام شهر و در کنار هم زندگی میکنند و فاصلهای بین خانواده و شهر به وجود میآید که باید پر شود.
به گزارش ایسنا، محلات حلقه مفقوده رابطه انسان و خانواده از یک طرف و شهر از طرف دیگر است، آدمها در شهر زندگی میکنند و در آن سردرگماند، اما با زندگی در محله وابستگیهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی پیدا میکنند و به نوعی علاقه و پیوند بین آنها به وجود میآید و این همان چیزی است که در دنیای امروز به آن حس تعلق، میزان وابستگی یا چسبندگی میگویند.
یک عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه بوعلی سینا درباره محلات و جایگاه آن در زندگی انسان امروز و دیروز به خبرنگار ایسنا میگوید: ممکن است شخصی از همه محلات شهر خوشش نیاید و فقط با بعضی محلهها ارتباط برقرار کند که این حس تعلق و وابستگی است بنابراین محلهها پرکننده شکاف بین خانواده یا خانه و شهر هستند، گاهی اوقات محلهها بزرگ هستند و نمیتوانند این شکاف را پر کنند که فضای کوچکتری به نام زیرمحله یا واحد همسایگی جایگزین آن میشود.
دکتر محمدرضا عراقچیان اضافه میکند: چند خانواده که با هم صمیمی و گرم میشوند واحد همسایگی تشکیل میدهند که مصداق آن در کوچههای قدیمی دیده میشود و در بن بستها یا دالانهای قدیمی به شدت رواج داشته است، مصداق آن شهرهای قدیمی مثل همدان، یزد، کرمان، شیراز و تبریز است.
وی درباره تقسیمات شهری از کوچکترین مقیاس تا بزرگترین آن توضیح میدهد: واحد مسکونی کوچکترین مقیاسی است که خانواده در آن زندگی میکرده است چراکه بسیاری از خانهها چند واحد مسکونی در خود داشتهاند؛ به عنوان مثال در یک خانه پدر با چند فرزند پسر که ازدواج کرده بودند زندگی میکردند، پس از واحد مسکونی، خانه، بن بست یا دالان، زیرمحله یا قسمتی از محله، محله، گذر یا تجمیع چند محله یا به قول امروزیها ناحیه شهری، منطقه شهری و شهر است.
عراقچیان ادامه میدهد: از آنجا که شهرها نیاز به امنیت دارند، در قدیم دیوار کشیدن به دور شهر یکی از روشهای ایجاد امنیت بوده است، اما آیا اگر دیوار فرو میریخت امنیت شهر از بین میرفت؟ در گذشته این سیستم دفاعی در اندازههای مختلف فعال بوده است، هم برای حرمت خانواده، هم مقابله با هجوم و هم برای امنیت.
وی بیان میکند: دالانها نخستین سد ایمنی خانواده بودند و درب داشتند، شبها درب دالان را میبستند و چندین خانواده زیر دالان امنیت کامل داشتند یعنی علاوه بر درب خانه خودشان درب دالان را هم میبستند که البته این درب فقط برای آدمها ایجاد امنیت نمیکرد بلکه حریم اجتماعی ایجاد میشد و انسانها نسبت به هم متعصب و علاقمند میشدند و حتی از همسایگان خود دفاع اجتماعی میکردند، به همین علت همسایگان قدیم نسبت به هم از فامیل نزدیکتر بودهاند.
عراقچیان شرح میدهد: افرادی که زیر یک دالان یا بن بست زندگی میکردند به شدت به هم وابسته بودند و از نظر فرهنگی شبیه هم بودند، یکی از ویژگیهای محلات قدیم به ویژه در منطقه همدان این بود که آدمهایی با جایگاه اجتماعی یکسان در کنار هم زندگی میکردند.
این عضو هئیت علمی دانشگاه بوعلی سینا اظهار میکند: یکی از عمدهترین تفاوتهای محله نشینی در قدیم و جدید ایران این است که در قدیم افرادی که در یک محله زندگی میکردند دارای جایگاه فرهنگی یکسان بودند، مثلاً همه بازاری، اداری یا معلم و هم شأن بودند.
وی خاطرنشان میکند: مشکلی که امروز در شهرنشینی ایران وجود دارد این است که در یک محله تازه تأسیس افراد اعم از شهری، روستایی، بازاری، معلم و ... با هم زندگی میکنند و نمیتوانند با هم ارتباط برقرار کنند.
عراقچیان به ایراد ساختار شهرسازی فعلی اشاره و اضافه میکند: امروزه ملاک زندگی در نقاط شهر ثروت است و، چون ثروت با فرهنگ ارتباط زیادی ندارد افراد با فرهنگهای مختلف کنار هم زندگی میکنند.
وی ادامه میدهد: افراد در محله از نظر اجتماعی به هم دلبسته میشدند، امنیتش با درها تأمین میشد، زنها با هم و مردها با هم صمیمی میشدند، مردها به مسجد و حسینیه میرفتند و مراسم برگزار میکردند و واحد همسایگی بسیار قوی شکل میگرفت.
عراقچیان اظهار میکند: افراد یک محله ممکن بود حتی شغلهای متفاوتی داشته باشند، اما فرهنگهای یکسانی داشتند و همه وابسته یک محل بودند بر خلاف امروز که افراد وقتی پولدار میشوند به محلههای بالاتر شهر میروند، در قدیم به راحتی حاضر نمیشدند از محل خود بروند یعنی آنقدر فرهنگ محله قدیم غنی بوده در آدمها که نه تنها از محل نمیرفتند بلکه نسبت به محله خود تعصب داشتند.
وی توضیح میدهد: در تاریخ همدان تعلق خاطر بین هم محلهایها به گونهای بود که گاهی اوقات به نزاع و درگیری بین محلات ختم میشد و استعمار هم از آن استفاده میکرد؛ به عنوان مثال کلمه «حیدری، نعمتی» را انگلیسیها در همدان راه انداختند که بین دو محله اختلاف ایجاد کنند.
عراقچیان ادامه میدهد: گاهی وقتها آگاهانه یا ناآگانه درگیریهایی بین محلات پیش میآمد، اما آنچه مسلم است این است که جوانان محلات نسبت به آدمهای محله خود تعصب محلهای داشتند، قضیه در برخی موارد از تعصب فراتر میرفت و به غیرت و ناموس ختم میشد چیزی که امروزه دیده نمیشود یعنی میزان وابستگی اخلاقی و محلهای وجود ندارد.
این استاد دانشگاه میافزاید: شاید الان برای افراد مهم نباشد در کدام محله زندگی میکنند، اما در قدیم این گونه نبود و وابستگیهای شدید بین آدمهای یک محله برقرار بوده است.
وی در تعریف محله میگوید: نیازهای انسانی به دستههای روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه و نادر تقسیم میشوند و محله فضای شهری خودکفا نسبت به نیازهای روزانه و هفتگی است بنابراین در مرکز محلات عطاری، بقالی، مسجد و نانوایی موجود بوده است.
عراقچیان ادامه میدهد: حمام و حسینیه جزء نیازهای هفتگی بودند که در تلاقی چند محل قرار داشتند که گذر یا بزرگ محله گفته میشد؛ مثلاً محلههای بزرگ مثل آقاجانی بیگ شامل دو یا سه محله کوچک بود و به همین تعداد هم حمام داشت، محله امامزاده یحیی (ع) دو حمام داشت، اما محلههای کوچکتر در محل تلاقی دو محله یک حمام و حسینه داشتند.
وی بیان میکند: در مرکز محلههای فعال حمام، مسجد، بازارچه و چمن وجود داشت که مثل پارک امروزی بود و اهالی محل به فراخور زمان مثلاً خانمها در طول روز و آقایان عصر یا شب در چمن با هم ارتباط اجتماعی برقرار میکردند.
عراقچیان اضافه میکند: امروزه به پارکها قرارگاههای رفتاری یا اجتماعی میگویند یعنی رابطه اجتماعی آدمها را شکل میدهد چمن هم در قدیم همین کار را میکرده است.
وی شرح میدهد: در محلات قدیم شغل دیگری هم به نام قهوهخانه وجود داشت و بسیاری از فعالیتهایی که امروزه در ادارات انجام میشود در آنجا انجام میشد؛ مثلاً قهوهخانه اداره کاریابی بوده یعنی افراد جویای کار و شخصی که کارگر نیاز داشت در این مکان همدیگر را پیدا میکردند همچنین نقش کمیته امداد هم داشته است و مردم برای جمع آوری کمک برای فقرا در آنجا جمع میشدند.
عراقچیان درباره اوقات فراغت خانمها میگوید: خانمها اوقات فراغت خود را زیر دالانها و روی سکوهای جلوی خانهها که غلامنشین نام داشته میگذراندند و گاهاً کارهای مانند سبزی پاک کردن را هم انجام میدادند.
وی اضافه میکند: این اتفاقات ممکن است امروزه خندهدار باشد، اما در قدیم به شدت روابط اجتماعی را مستحکم میکرد و افراد در محلات کنار هم زنجیره واحدی میشدند و نسبت به محلات خود تعلق خاطر پیدا میکردند.
عراقچیان با اشاره به اینکه فعالیتها و نیازهای ماهانه در بازار انجام میشد، اظهار میکند: به عنوان مثال در هر محله تعمیرگاه کفش بوده، اما فروشگاه کفش وجود نداشته و مردم همدان برای رفع نیازشان به راسته کفاشها در بازار مراجعه میکردند.
وی با بیان اینکه در اطراف مسجد جامع همدان راسته بازارهای مختلفی وجود داشته است، میگوید: مثلاً راسته زرگرها نسبت به بازار در امنترین جا قرار دارد چراکه زرگری شغلی است که امنیت میخواهد، دباغخانه پایین شهر است چراکه به امنیت نیاز نداشته و محیط زیست را هم آلوده میکرده بنابراین مشاغل بر حسب نیازی که به امنیت داشتند، آلودگی که ایجاد میکردند و نیاز مردم از نزدیکترین محل به مسجد جامع آغاز میشده و تا لبه شهر توسعه پیدا میکرده است.
عراقچیان میافزاید: در چیدمان عناصر شهری روابط اجتماعی، امنیت و محیط زیست مهم است و مثلاً آدمهایی که کارشان دباغی بوده همان محله پایین شهر زندگی میکردند و به مسافت رفت و آمد محل کار تا محل زندگی اهمیت میدادند یا محله چمن چوپانها که نزدیک امامزاده عبدالله (ع) است در قدیم کنار شهر بوده و، چون محل کار چوپانها بیرون از شهر بوده لبه شهر زندگی میکردند.
این استاد دانشگاه توضیح میدهد: اگر نقشه راسته بازارها را بررسی کنیم میبینیم سیاست هم در این چیدمان اثر داشته، مثلاً راسته یهودیها ورودی بازار و شهر بوده چراکه وقتی کاروان وارد شهر میشده یهودیها جنسهای مرغوب را میخریدند و بعد کاروان وارد شهر میشده است.
وی خاطرنشان میکند: در مورد چیدمان عناصر شهری از ریزترین نقطه مانند سکوهای جلوی خانهها و دالانها تا مقیاسهای بزرگ شهر فرهنگ کامل و غنی وجود داشته است، شهرها همیشه جایی ساخته میشدند که کمترین آسیب را به محیط زیست بزنند و از محیط هم کمترین تأثیر نامطلوب را داشته باشد.
عراقچیان تصریح میکند: البته همیشه همه این عناصر انجام نمیگرفت و گاهی اوقات شهر در جایی ساخته میشد که مشکل مالکیتی نداشته یا بعضی از شهرها مانند هگمتانه، سلطانیه زنجان، شنب غازان در تبریز به فرمان حکومت ساخته شدهاند که شهر فرمایشی نام دارند و نادر هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا ادامه میدهد: در مقابل شهرهای فرمایشی شهرهای ارگانیک قرار دارند که آرام آرام در جایی شکل گرفتند و به شهرهای بزرگی تبدیل شدند.
وی درباره محلات قدیم شهر همدان بیان میکند: همدان قدیم حدود ۵۰ محله بزرگ داشته که با زیرمحلهها ۸۰ مورد بوده است بنابراین ۸۰ نوع فرهنگ هم داشتهایم که به آنها خرده فرهنگ میگوییم و حتی ممکن است لهجه، خوراک مخصوص و رفتار اجتماعی متفاوت داشته باشند پس همدان ترکیبی از تعدادی محله و زیرمحله است که شهر بزرگی را تشکیل دادهاند.
عراقچیان در ادامه به نقل قول از استاد پیرنیا میگوید: در دنیا همه شهرها اول روستا بودند و به تدریج به شهر تبدیل شدند به جز سه شهر همدان، ری و بلخ که از اول شهر بودهاند.
وی اضافه میکند: عواملی که محلات را شکل میداده متفاوت است، گاهی وقتها یک امامزاده باعث شده افراد دور آن جمع شوند و محلهای را درست کنند مثل امامزاده یحیی (ع)، بعضی اوقات آدم خیری مبنای شکلگیری یک محله شده مثل آقاجانی بیگ، برخی موارد شغلی باعث تشکیل محله بوده مثل جولان (جولاها یا بافندهها)، سبدبافان یا قاشق تراشان، گاهی وقتها اتفاقی بهانه به وجود آمدن محله بوده مثل محله حاجی، آثار تاریخی مثل سنگ شیر، هگمتانه یا پای قلعه هم علت تشکیل محلات بودهاند.
عراقچیان با بیان اینکه در قدیم نامگذاری محلات با مسما بوده است، تصریح میکند: دین هم میتوانست باعث شکل گیری محله باشد مانند محله یهودیها، کلیمیها، ارمنیها یا فرنگیها، در محله فرنگیها کسانی زندگی میکردند که به همدان مهاجرت کرده بودند، این محله در محدوده بین آقاجانی بیگ و پل یخچال قرار داشته است.
وی بیان میکند: در بعضی از محلات قدیمی رودخانه وجود داشت که یا لبه و مرز محله بود یا وسط محله و جوی آب نیز جزء لاینفک محلههای قدیمی بود و چمن محله از طریق آن یا چشمه آبیاری میشد، آب آشامیدنی را خانمها یا پسرها از چشمه با دلب و سطل و سوله میآوردند، در قدیم شغلی تحت عنوان «آبی» وجود داشته که افرادی با درشکه که بشکههای چوبی و بعدها آهنی پشتش میگذاشتند با ظرفهای آهنی یا سوله آب را در مخزنی در زیرزمین کسانی که در محلههای بدون چشمه زندگی میکردند میریختند و پول میگرفتند.
عراقچیان اظهار میکند: در محلات معتبر شهر چند معتمد بودند و نیازهای اهالی محل را برطرف میکردند، اهالی محل وقتی میخواستند مشکلی را حل کنند یا اتفاق جدیدی را رقم بزنند باید با معتمد مطرح میکردند، آشتی دادن دو نفر با هم نیز از وظایف معتمد محل بود، به عبارتی فعالیتهای دادگستری، کمیته امداد، ستاد دیه و اداره کار در محله انجام میشد.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: ما عقیده داریم فرهنگ محلهای باید در محلات همدان زنده بماند و در جلسات طرح جامع اصرار میکنیم نگاه محله محوری به طرح جامع مجدداً زنده شود چراکه وقتی محله فعال باشد و معتمد محل داشته باشیم ۳۰ درصد مشکلات حل میشود و دیگر نیاز نیست مردم به همه ادارهها مراجعه کنند.
وی درباره محلههای فعال همدان اظهار میکند: در حال حاضر چند محله خوب و فعال در همدان وجود دارد که عبارتند از: محله حاجی، کلپا، کبابیان، آقاجانی بیگ، امامزاده یحیی (ع)، سعیدیه، رکنی، جولان، شالبافان و نظربیگ.
عراقچیان با بیان اینکه تعدادی از محلههای قدیمی همدان از بین رفتهاند، میافزاید: بخشی از این اتفاق اجتناب ناپذیر است، اما برای پایدار ماندن بقیه محلات باید فرهنگسازی توسط رسانهها و اداره فرهنگ و ارشاد انجام شود تا مردم به جایی که زندگی میکنند تعلق خاطر داشته باشند و نسبت به آن بیتفاوت نباشند.
وی ادامه میدهد: ملاک قدیمیها برای زندگی در محله پولدار بودن نبوده است، اینکه پولدارها بالای شهر باشند و فقیرها پایین شهر زندگی کنند تفکر اشتباه امروزی است که ملاک را ثروت میدانند نه شأن اجتماعی، افراد در محلات قدیمی متوجه نمیشدند چه کسی فقیره یا ثروتمند است چراکه ظاهر خانهها یکسان بود و از داخل خانه معلوم میشد، اما امروزه بر عکس است و این نظام اقتصادی غلط جامعه است.